سریالها و مستندهای جنایی سالهاست که از پرطرفدارترین برنامههای تلویزیونی و آنلاین محسوب میشوند. از سریالهایی مانند «ذهن جنایتکار» و «برکینگ بد» گرفته تا مستندهای واقعی از پروندههای جنایی معروف، این برنامهها همیشه تماشاچیان را پای صفحهها میخکوب کردهاند. اما چرا ما به دیدن صحنههای جنایت و کشف رازهای پشت پرده آنها اینقدر علاقه داریم؟ آیا در طبیعت انسان چیزی نهفته است که او را به سمت تماشای خشونت و جرم جذب میکند؟ بیایید با بررسی این موضوع از دید روانشناسی، نگاهی به دلایل جذابیت این نوع برنامهها بیندازیم.
احساس هیجان و آدرنالین؛ از ترس تا جذب شدن به معماهای جنایی
یکی از اصلیترین دلایل جذابیت داستانهای جنایی، احساس هیجان و آدرنالینی است که در طول تماشا تجربه میکنیم. وقتی صحنههای جنایت و کشف رازهای جنایی را میبینیم، مغز ما وارد حالت تحریک و استرس میشود و میزان ترشح هورمونهای آدرنالین و دوپامین افزایش مییابد. این افزایش هورمونها در عین حال که حس ترس را در ما تحریک میکند، هیجان و شور و شوق خاصی به همراه دارد که برای بسیاری جذاب است. این واکنش شبیه به احساساتی است که در ترن هوایی یا ورزشهای هیجانانگیز تجربه میکنیم.
پیشمهاد خواندنی: روشهای سریع کاهش استرس
از طرفی، جنبه معمایی داستانهای جنایی نیز به تحریک ذهن کمک میکند. ما دوست داریم سرنخها را دنبال کنیم، مجرم را شناسایی کنیم و به راز پنهان داستان پی ببریم. وقتی در یک سریال یا مستند جنایی، جنایت حل میشود و رازها فاش میگردند، ما به عنوان بیننده به احساس رضایتی دست پیدا میکنیم که مغز آن را به عنوان یک پاداش پردازش میکند.
فرار از روزمرگی و تجربه احساسات متفاوت
در دنیای واقعی، زندگی بسیاری از ما روزمره و گاهی کسلکننده است. داستانهای جنایی به ما اجازه میدهند تا بدون خطر واقعی، در دنیای جرم و جنایت غرق شویم و احساسات جدید و غیرعادی را تجربه کنیم. این تجربه میتواند به شکلی شبیهسازیشده، فرصتی باشد برای ورود به ماجراهایی که در زندگی واقعی امکان تجربه آنها وجود ندارد. در واقع، ما از طریق این سریالها، به طور غیرمستقیم در دنیای خلافکاران و بازپرسها حضور پیدا میکنیم و با آنها ماجراجویی میکنیم.
به همین دلیل است که بسیاری از افراد بعد از تماشای سریالهای جنایی، خود را در قالب شخصیت کارآگاهان و مأموران قانون میبینند و به نوعی حس هویت جدید پیدا میکنند. تماشای این نوع برنامهها به ما اجازه میدهد که برای مدتی از زندگی خودمان فاصله بگیریم و به دنیایی پرهیجان و رازآلود پا بگذاریم.
کنجکاوی طبیعی انسان و جاذبه به ناشناختهها
کنجکاوی از ویژگیهای ذاتی انسان است. از کودکی، ما دوست داریم دنیای اطرافمان را کشف کنیم و به ناشناختهها پی ببریم. سریالهای جنایی با پرداختن به دنیای پیچیده و تاریک جرم و جنایت، حس کنجکاوی ما را به بهترین شکل ممکن ارضا میکنند. داستانهایی که سرشار از معما، پیچیدگی روانشناختی و چالشهای غیرقابل پیشبینی هستند، این فرصت را به ما میدهند که خودمان را در فضای داستان قرار دهیم و بهدنبال کشف رازها بگردیم.
علاوه بر این، افراد تمایل دارند تا با انگیزهها و رفتارهای افرادی که دست به جنایت میزنند، آشنا شوند. تماشای زندگی خلافکاران و بررسی علتهای پشت رفتارهای خشونتآمیز آنها به ما امکان میدهد تا بفهمیم که چه چیزهایی میتواند یک انسان را به سمت ارتکاب جرم سوق دهد. این نوع آشنایی با ابعاد تاریک روان انسان، شاید به نوعی درک بهتر خودمان و انسانهای دیگر را نیز به همراه داشته باشد.
حس کنترل و امنیت از دور تماشا کردن جنایت
یکی از جنبههای جالب داستانهای جنایی، حس امنیتی است که به بیننده القا میشود. تماشای جرم و جنایت در قالب یک سریال یا مستند، به ما احساس امنیت میدهد؛ چون میدانیم این وقایع در دنیای واقعی رخ نمیدهد و از طریق صفحه نمایش کنترلشده هستند. این تضاد بین ترس و امنیت، جذابیتی خاص به این داستانها میبخشد.
این احساس امنیت میتواند به ما کمک کند تا از دیدن این صحنهها لذت ببریم و در عین حال از تأثیرات منفی روانی آنها محافظت شویم. به بیان دیگر، ما به طور غیرمستقیم با موقعیتهای خطرناک و خشن روبهرو میشویم و تجربه این موقعیتها از دید تماشاچی به ما امکان میدهد که بر ترس خود غلبه کنیم، بدون اینکه واقعاً در معرض خطر قرار بگیریم.
شاید نیاز داشته باشید: درمان مشکل کنترل خشم
یادگیری مقابله با ترسها و آمادهسازی ذهنی
یکی از دلایل دیگری که بسیاری از افراد علاقهمند به تماشای سریالهای جنایی هستند، یادگیری غیرمستقیم مقابله با ترسهاست. دیدن داستانهایی که در آنها با موقعیتهای استرسزا و خطرناک روبهرو میشویم، به ما کمک میکند تا به نوعی برای مواجهه با این نوع ترسها در زندگی واقعی آماده شویم.
مثلاً تماشای داستانهای جنایی که در آنها شخصیتهای اصلی با موقعیتهای خطرناک روبهرو میشوند و راهحلهایی برای فرار از وضعیتهای پیچیده پیدا میکنند، میتواند به ما یاد بدهد که در شرایط استرسزا و خطرناک چگونه بهتر عمل کنیم و از این طریق خودمان را تقویت کنیم.
حرف پایانی: جنایت به عنوان یک سرگرمی پیچیده
علاقه مردم به داستانهای جنایی و خشونت شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد، اما از دید روانشناسی، دلایل جذابی پشت این پدیده وجود دارد. داستانهای جنایی به ما امکان میدهند که بدون خطر، به دنیای جرم و جنایت سفر کنیم، احساسات جدید و هیجانانگیزی را تجربه کنیم و حتی چیزهایی درباره انسانیت و روان انسانها یاد بگیریم. شاید ما انسانها به طور غریزی کنجکاو باشیم و به سمت ناشناختهها و تاریکیها جذب شویم، و داستانهای جنایی بهترین فرصت برای ارضای این حس کنجکاوی و میل به ماجراجویی هستند.
بدون دیدگاه