تلههای شناختی بهعنوان الگوهای فکری ناسالم یا تحریفشدهای شناخته میشوند که میتوانند ذهن ما را به دام بیندازند و باعث شوند که موقعیتها را به شکل نادرستی تفسیر کنیم. این تلهها میتوانند به اضطراب، استرس و مشکلات روانی دامن بزنند. در این مطلب به بررسی دقیقتر انواع تلههای شناختی، تاثیرات آنها بر روان و روشهای مؤثر برای مقابله با آنها خواهیم پرداخت.
تله تفکر همه یا هیچ (All-or-Nothing Thinking)
ماهیت تله
تله تفکر همه یا هیچ، که به آن “تفکر سیاه و سفید” نیز میگویند، به این صورت عمل میکند که فرد همه چیز را به شکل کاملا مطلق میبیند؛ یعنی هیچ حد وسطی وجود ندارد. این نوع تفکر معمولا به “همه چیز یا هیچ چیز” خلاصه میشود. اگر شما نتوانید به طور کامل به یک هدف برسید، ممکن است فکر کنید که بهکلی شکست خوردهاید. برای مثال، دانشآموزی که یک نمره بد در امتحان بگیرد، ممکن است نتیجهگیری کند که “من اصلاً آدم موفقی نیستم”.
تاثیر بر روان
این نوع تفکر میتواند استرس و افسردگی را افزایش دهد. چرا که فرد مدام با این باور مواجه میشود که یا همه چیز کامل است یا کاملاً شکستخورده است. این نگرش باعث میشود فرد نتواند نقاط مثبت خود را ببیند و دستاوردهایش را بیارزش بداند.
شیوه مقابله
- توجه به درجات مختلف موفقیت: به جای دیدن دنیا به صورت سیاه و سفید، سعی کنید درجات مختلف موفقیت و شکست را بشناسید. شاید شما در یک زمینه نتوانید به صد در صد برسید، اما دستاوردهای جزئی هم ارزشمندند.
- بازبینی معیارهای خود: بررسی کنید که آیا معیارهای شما واقعبینانه هستند؟ اگر بیش از حد سختگیرانه هستند، آنها را متعادلتر کنید.
- تمرین خودگفتگوی مثبت: وقتی که احساس میکنید در حال تفکر همه یا هیچ هستید، با خودتان صحبت کنید و سعی کنید به صورت منطقیتر به مسئله نگاه کنید.
تله تعمیم افراطی (Overgeneralization)
ماهیت تله
تله تعمیم افراطی زمانی رخ میدهد که فرد براساس یک اتفاق خاص، نتیجهگیری کلی و غیرمنطقی میکند. مثلا اگر در مصاحبه شغلی رد شوید، به خودتان میگویید “من هیچ وقت در هیچ مصاحبهای موفق نخواهم شد” یا “هیچکس من را قبول ندارد”.
تاثیر بر روان
این نوع تفکر میتواند منجر به حس ناامیدی، یاس و افسردگی شود. فرد تصور میکند که چون یک بار در یک مسئله شکست خورده، دیگر هیچ راه موفقیتی برای او وجود ندارد. این نگاه به زندگی میتواند توانایی فرد برای تلاش دوباره را بهشدت کاهش دهد.
شیوه مقابله
- شکستن کلیگوییها: وقتی که یک نتیجهگیری کلی میکنید، به خودتان بگویید که “آیا این تنها یک حادثه خاص نیست؟”. تلاش کنید که دلایل متفاوت برای هر موقعیت در نظر بگیرید.
- تجزیه و تحلیل شواهد: به دنبال شواهد واقعی برای نتیجهگیریهای خود بگردید. اگر چنین شواهدی پیدا نمیکنید، شاید وقت آن است که نتیجهگیری خود را بازبینی کنید.
- مقایسه با موارد مشابه: ببینید که آیا در شرایط مشابه دیگری توانستهاید موفق شوید؟ این میتواند به شما کمک کند که دیدگاهتان را تعدیل کنید.
تله فیلتر ذهنی (Mental Filter)
ماهیت تله
تله فیلتر ذهنی به معنای تمرکز تنها بر جنبههای منفی یک موقعیت و نادیده گرفتن جنبههای مثبت است. این مسئله مانند آن است که شما از یک عینک تیره به دنیا نگاه میکنید و فقط نقاط ضعف یا مشکلات را میبینید. مثلا ممکن است در یک کنفرانس سخنرانی خوبی داشته باشید، اما فقط به یک انتقاد کوچک از سوی یکی از حضار فکر کنید و همه تعریفها را نادیده بگیرید.
تاثیر بر روان
این نوع تفکر باعث بدبینی، کاهش اعتماد به نفس و حتی افسردگی میشود. فرد به جای دیدن تصویر کامل، فقط جنبههای منفی را میبیند و این موضوع میتواند منجر به تضعیف انگیزهها و کاهش رضایت از زندگی شود.
شیوه مقابله
- تمرین شناسایی جنبههای مثبت: هر روز سه چیز مثبت که در زندگیتان وجود دارد را یادداشت کنید. این تمرین به شما کمک میکند که به جنبههای مثبت بیشتر توجه کنید.
- گفتگوی با خود به شیوه مثبت: وقتی که خود را در حال تمرکز بر جنبههای منفی میبینید، با خودتان بهطور آگاهانه درباره جنبههای مثبت صحبت کنید.
- تغییر زاویه دید: از دیدگاه دیگری به مسئله نگاه کنید و ببینید که دیگران چگونه ممکن است آن را ببینند.
تله بیارزشسازی مثبت (Discounting the Positive)
ماهیت تله
تله بیارزشسازی مثبت به این معناست که فرد موفقیتها و جنبههای مثبت زندگی خود را کمارزش یا بیاهمیت تلقی میکند. برای مثال، اگر کسی به شما تبریک بگوید، ممکن است به خودتان بگویید “این کار خاصی نبود” یا “هر کسی میتوانست این را انجام دهد”.
تاثیر بر روان
این نوع تفکر میتواند عزت نفس را کاهش دهد و باعث شود که فرد نتواند از موفقیتها و دستاوردهای خود لذت ببرد. در نتیجه، احساس نارضایتی و ناکامی در زندگی افزایش مییابد.
شیوه مقابله
- پذیرش موفقیتها: وقتی کسی از شما تعریف میکند، به جای اینکه آن را رد کنید، آن را بپذیرید و به خود بگویید که این موفقیت ارزشمند است.
- مراقبت از خودگفتگوی درونی: وقتی که شروع به بیارزش کردن موفقیتهای خود میکنید، بپرسید “آیا واقعاً این کار کوچک و بیارزش بود؟” و سعی کنید واقعیت را به یاد بیاورید.
- نوشتن موفقیتها: موفقیتهای خود را یادداشت کنید و هر بار که احساس کردید کمارزش هستند، به یادداشتهایتان مراجعه کنید.
تله پیشگویی منفی (Fortune-Telling)
ماهیت تله
در این تله، فرد به طور منفی و بدون داشتن شواهد قطعی، آینده را پیشبینی میکند. به عنوان مثال، اگر منتظر یک مصاحبه شغلی هستید، ممکن است به خودتان بگویید “قطعا این شغل را نمیگیرم” یا “مطمئنا همه چیز به بدترین شکل ممکن پیش میرود”.
تاثیر بر روان
پیشگویی منفی میتواند اضطراب و استرس زیادی به فرد تحمیل کند، چرا که ذهن او به بدترین سناریوها فکر میکند و این نوع تفکر به تدریج اعتماد به نفس و امید به آینده را کاهش میدهد.
شیوه مقابله
- تمرکز بر شواهد واقعی: به دنبال شواهدی بگردید که نشان میدهند نتیجهای که پیشبینی میکنید واقعاً محتمل است یا نه.
- تمرین حضور در لحظه: به جای نگرانی درباره آینده، روی حال و شرایط فعلی تمرکز کنید.
- ایجاد سناریوهای مثبت: برای هر پیشبینی منفی، یک سناریوی مثبت و واقعبینانه نیز در نظر بگیرید.
تله فاجعهسازی (Catastrophizing)
ماهیت تله
فاجعهسازی زمانی رخ میدهد که فرد به صورت مداوم بدترین حالت ممکن را برای یک وضعیت تصور میکند. برای مثال، اگر در یک ارائه نمره کمتری بگیرد، ممکن است فکر کند “این یعنی من هیچوقت موفق نمیشوم”.
تاثیر بر روان
این نوع تفکر میتواند منجر به اضطراب، ترس شدید و احساس ناتوانی شود. فرد به جای اینکه بر روی راهحلها تمرکز کند، درگیر بدترین سناریوهای ممکن میشود.
شیوه مقابله
- مقیاسبندی شدت مشکل: شدت مشکلات را روی یک مقیاس از 1 تا 10 رتبهبندی کنید تا ببینید آیا واقعاً به اندازهای که تصور میکنید بزرگ است؟
- تجزیه و تحلیل واقعی: به جای غرق شدن در نگرانیها، تلاش کنید تا منطقیتر به موقعیت نگاه کنید و راهحلهای ممکن را بررسی کنید.
- یادآوری موفقیتهای گذشته: زمانی که موفق شدهاید مشکلات مشابهی را پشت سر بگذارید، به خودتان یادآوری کنید.
تله سرزنش (Blaming)
ماهیت تله
در این تله، فرد تمایل دارد خود یا دیگران را برای هر مشکلی بهطور غیرمنطقی سرزنش کند. این سرزنش میتواند باعث ایجاد احساس گناه یا خشم بیش از حد شود.
تاثیر بر روان
سرزنش مداوم میتواند منجر به احساس بیکفایتی، خشم و روابط تخریبشده شود. این تله به نوعی باعث میشود که فرد نتواند به طور سالم با مسائل برخورد کند.
شیوه مقابله
- شناسایی نقش واقعی خود: بررسی کنید که چه نقشی در وقوع مشکل داشتهاید و چه میزان از آن به عوامل خارجی مرتبط است.
- پذیرش مسئولیتهای منطقی: به جای سرزنش بیش از حد خود یا دیگران، مسئولیتهای خود را منطقی بپذیرید و سعی کنید از آنها درس بگیرید.
- گفتوگو و حل مشکل: به جای سرزنش، بر روی یافتن راهحل تمرکز کنید.
تله برچسبزنی (Labeling)
ماهیت تله
برچسبزنی به این معناست که فرد به خود یا دیگران برچسبهای کلی و معمولا منفی میزند. برای مثال، اگر در یک مسئله کاری شکست بخورد، ممکن است به خود بگوید “من کاملا بیعرضهام” یا “هیچکس من را قبول ندارد”.
تاثیر بر روان
برچسبزنی میتواند عزت نفس را بهشدت کاهش دهد و باعث شود فرد به خود یا دیگران نگاهی منفی و ثابت داشته باشد.
شیوه مقابله
- توصیف دقیق موقعیت: به جای استفاده از برچسبهای منفی، موقعیت را به صورت دقیق و بدون اغراق توصیف کنید.
- تمرکز بر ویژگیهای مثبت: به نقاط قوت خود توجه کنید و از برچسبزنی منفی خودداری کنید.
- مشورت با افراد معتبر: از دیگران درباره نظر واقعیشان نسبت به شما سوال کنید تا دیدگاه واقعیتری پیدا کنید.
نتیجهگیری
تلههای شناختی میتوانند تأثیرات عمیقی بر روان و رفتار ما داشته باشند و منجر به مشکلاتی نظیر اضطراب و افسردگی شوند. شناسایی این تلهها و تمرین تکنیکهای شناختی و رفتاری برای مقابله با آنها میتواند بهبود قابل توجهی در کیفیت زندگی ایجاد کند. این فرآیند به زمان و تمرین نیاز دارد، اما با تلاش مستمر میتوان به نتایج مثبتی دست یافت.
بدون دیدگاه